کوچ ابدی رضا داوودنژاد بازیگر و چند نکته قابل تامل
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۹۸۳۵۳
عصر ایران ؛ کاوه معینفر - کوچ ابدی رضا داوودنژاد و اتفاقات بعد از آن در همین یک هفته گذشته چند نکته قابل توجه داشت که ذکر آنها خالی از لطف نیست.
رضا داوودنژاد بازیگری از یک خانواده هنری بود، پدر او علیرضا داوودنژاد (فیلمنامه نویس و کارگردان) از دهه پنجاه و عمویش محمدرضا داوودنژاد (بازیگر) از دهه شصت در سینما فعالیت خود را آغاز کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نکته قابل تامل این بود اکثریت قریب به اتفاق مخاطبان از این درگذشت نابهنگام متاثر و ناراحت بودند و در فضای مجازی هم هر شخصی به هرشکلی که توانست این غم و ناراحتی خود را به اشتراک رساند. با کامنت، پست، استوری و ...
هیچ گاه به کلماتی که اندکی بار معنایی منفی داشته باشد هم اشارهای نشد (مثل سلبریتی، آقازاده سینما و ...) همگی اذعان داشتند که رضا بازیگری توانا و بسیار دوست داشتنی بود که لبخند بر روی لبان مردم میآورد و جایگاهی که در قلب و جان مردم پیدا کرده بود واقعی بود.
رضا داوودنژاد همراه با علیرضا داوودنژاد و محمدرضا داوودنژاددر روز بدرقه و خاکسپاری، مراسم ختم و ... علاوه بر مردم و علاقمندان رضا داوودنژاد و دوستان و همکاران او هنرمندان بسیار زیادی کنار خانواده داوودنژاد حاضر شدند تا بار سنگین این غم را از دلشان بردارند. از همه طیف مدیران سابق و فعلی سینما و تلویزیون هم یا با پیام دادن و یا به صورت حضوری فقدان این بازیگر سینمای ایران را تسلیت گفتند. یک همدلی بزرگ در این غم بزرگ وجود داشت.
قطعا بیحاشیه بودن خود رضا داوودنژاد و خانوادهاش در این قضایا بسیار تاثیرگذار است و این که خانواده داوودنژاد با هدایت علیرضا داوودنژاد چند فیلم خاص خانوادگی را به سینمای ایران هدیه دادند که همه خانواده حتی همراه با پسرخاله و دیگر اعضای فامیل در آن بازی میکردند و بازگو کننده موقعیتها و درگیریهای معاصر خانوادههای ایرانی بودند، حال این درگذشت یکی از اعضای اصلی این خانواده به غمی همگانی برای افراد زیادی از مردم ایران تبدیل شد.
یک اتفاق آموزنده دیگر این بود که چند روز بعد از درگذشت رضا، علیرضا داوودنژاد فیلمی از لحظه خاصی از ارتباط عروس و پسرش را منتشر کرد و به صراحت برای همراهی و زحمات ده ساله غزل بدیعی (همسر رضا) از او تشکر کرد و خطاب به عروسش نوشت:
«غزل بدیعی اسطوره عشق و وفاداری به همسر
او مخصوصا در ده سال بیماری رضا همچون پروانه ای به دور او می گشت. عروس عزیزم تا ابد در قلب من جا داری...»
این قدرشناسی علیرضا داوودنژاد از عروسش یک اقدام بسیار زیبا و انسانی است که نشان داد با تمام غم و ناراحتی که دارد حواسش جمع است و میداند که در این روزها غزل بدیعی چه غم بزرگی در دلش نشسته است. چه خوب است که همیشه قدردان و ستایشگر زحمات، وفادری و عشق دیگران با صدای بلند باشیم.
پست علیرضا داوودنژاد برای تشکر از عروسش غزل بدیعییک انتقاد هم از برخی افراد حاضر در این مراسمها داشته باشم، واقعا برایم غیر قابل درک است که وقتی یک بازیگر یا هنرمند برای درگذشت دوست یا همکارش به چنین مراسمی آمده است چگونه رویتان میشود به کنار او رفته و ازش درخواست کنید که یک عکس سلفی با شما بگیرد. آن بازیگر، هنرمند، سلبریتی یا ... با یک دنیا غم و ناراحتی آمده است تا به احترام دوست یا همکار درگذشتهاش حضور داشته باشد.
اگر آن هنرمند را دوست دارید که خواهان گرفتن عکس یا سلفی با او هستید ذرهای هم به دل او و غم و ناراحتیاش فکر کنید، به احساس انسانی و فضای حریم شخصی او در این لحظات آکنده از غم و اشک احترام بگذارید.
اصلا عکسی که با یک هنرمند در زمان مراسم خاکسپاری دوستش بگیرید چه ارزشی میتواند داشته باشد غیر از اینکه شخصی فرصت طلب و بی ملاحظه بخواهد از هر اتفاق خوشایند و ناخوشایندی برای خود خاطره بسازد که به چهار نفر دیگر نشانش بدهد و ... از قدیم گفتهاند «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد»، بگذریم.
در نهایت، هیچ چیزی در این جهان جای خالی رضا را برای خانواده داوودنژاد پر نخواهد کرد و این روزها آنها بسیار غمگین و ناراحت هستند ولی چه افتخارآمیز است که یک خانواده هنگام درگذشت یکی از عزیزانشان این چنین توجه و همدلی مردم را در کنار خود احساس کنند.
روح رضا داوودنژاد شاد و یادش گرامی.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: رضا داوودنژاد کنار «مامان اتی» آرام میگیرد در سوگ پسر و ستایش پدر/ رضا رفت، داوودنژاد ماند مراسم ختم رضا داوودنژاد با حضور هنرمندان (عکس)منبع: عصر ایران
کلیدواژه: رضا داوودنژاد بازیگر علیرضا داوودنژاد رضا داوودنژاد غم و ناراحتی غزل بدیعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۹۸۳۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از اینجا رانده و از آنجا مانده
مهاجرت یکی از موضوعاتی است که در خانواده فرهنگ و سینما حواشی ایجاد کرده و باید گفت که بسیاری از آنها بهدلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفتهاند و به سختی میتوانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند که این امر نتیجهای جز پشیمانی برای آنها ندارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، «خودم بودم که به همه چیز پشت پا زدم، من سالها مدیر یک پردیس سینمایی به نام چهارسو بودم که متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد بود، من از طرف بنیاد دعوت به کار نشده بودم، اما به عنوان هنرمندی که کار مدیریت فرهنگی را میدانست مرا برای همکاری انتخاب کردند، همچنین دو سال متوالی رئیس کاخ جشنواره بینالمللی فجر بودم و این چیزیست که نمیتوانم انکارش کنم.» این بخشی از صحبتهای اشکان خطیبی بازیگر سینما است که سال گذشته از ایران به ایتالیا مهاجرت کرد.
وی به تازگی در مصاحبهای اظهار کرده است: «بسیاری از افراد معتقدند که هنرمندان و بازیگران به سادگی میتوانند مهاجرت کنند در حالی که اینطور نیست؛ واقعاً تا پای از دست دادن همهچیز رفتم؛ نزدیک به یک سال طول کشید تا با پادرمیانی مستقیم وزیر امور خارجه ایتالیا توانستم نجات پیدا کنم، هر روز که بیدار میشوم با مشکلات متعددی دست به گریبانم و در حال حاضر تحت درمان هستم، در کنار اینکه نمیتوانم جسم و ذهنم را برای کار کردن آماده کنم باید در این فکر باشم که شغل دیگری در کنار کارم انتخاب کنم تا بتوانم هزینههای زندگیام را تأمین کنم؛ به هر حال زندگی کردن در اروپا کار راحتی نیست. از کارهایی که در ایتالیا انجام میدهم رضایت ندارم و به کیفیت کارهایم در ایران نیست؛ این ارتقا مشخصاً اتفاق نیفتاده و بدتر هم شده، دلیل این اتفاق هم این است که نزدیک به شش سال است که بهعنوان بازیگر روی صحنه نرفته نرفتهام»
خطیبی بیان کرده است «شرایط واقعاً سخت است، عمر بسیار کوتاه است و بهایی که من در این برهه از زندگیام دادم بهای بسیار سنگینی بود که به قیمت از دست دادن خیلی چیزها تمام شد؛ من خانوادهام را از دست دادم، اصلاً دوست نداشتم وقتی انتخاب الآنم را در کفه ترازو با گذشته قرار میدهم آنچه در گذشته داشتم سنگینتر شود. ما باید یاد بگیریم به اشتباهمان اذعان کنیم هرچند این این اتفاق به روند اجتماعی مربوط میشد که من هم بخشی از آن بودم.»
خانه امنی که بر سر کاسبان خون مردم آوار شدمهاجرت هنرمندان یکی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر در خانواده بزرگ فرهنگ و سینما ایران حواشی ایجاد کرده است؛ کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، کانادا، دبی، هلند و آلمان مقصد اصلی بازیگرانی است که قصد مهاجرت از ایران را دارند اما باید گفت که بسیاری از آنها بهدلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفتهاند به سختی میتوانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند.
یکی از واضحترین مصادیق این امر را میتوان لغو برگزاری تئاتر «خانه امن» در نیویورک بیان کرد؛ بیستویکم اکتبر سال ۲۰۲۳( مهر ۱۴۰۲) قرار بود این نمایش در سالن تیلس سنتر نیویورک با بازی حمید فرخنژاد، مهناز افشار، برزو اجمند و… به روی صحنه برود، اما طبق اخبار منتشر شده با خالی ماندن ۸۵ درصد از صندلیهای صحنه، تیکتمستر که متولی فروش بلیت این برنامه بود، به دلیل کم بودن استقبال نمایش این نمایش خبر از لغو آن داد و اعلام کرد «این رویداد کنسل شده، لازم نیست شما کاری انجام دهید، خودمان پول شما را برمیگردانیم.»
روایتی از چهرههای غمگین تورنتو!یکی دیگر از این مصادیق، ارژنگ امیرفضلی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و صداپیشگی ایرانی بود که پیشتر در آثار مرضیه برومند، اخراجیها و شام عروسی هنرنمایی کرده بود و تازگی به تورنتو کانادا مهاجرت کرده است؛ ویدئویی که این طنزپرداز ایرانی اخیراً از وضعیتش در تورنتو خبر میدهد مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است؛ وی در این ویدئو به بررسی هزینههای زندگی و شرایط سخت زندگیاش در تورنتو میگوید: از صبح تا حوالی پنج و شش بعد از ظهر کار میکنم و ماهانه سه هزار دلار درآمد دارم؛ اگر بخواهم خانهی دو خوابه ای اجاره کنم تمام ۳۰۰۰ دلار را برای اجارهی آن باید بپردازم، یک خانه تک خوابه در مکان معمولی شهر ماهانه ۲۴۰۰ دلار اجاره دارد.
این بازیگر ادامه میدهد: نمیتوانم در تورنتو خودرو شخصی داشته باشم و حمل و نقل عمومی ماهانه ۱۰۰ دلار از درآمدم را به خود اختصاص میدهد، همچنین با محاسبات دیگر و اظهاراتی که در مورد هزینه قبضها، تفریحات حداقلی و خوراک انجام میدهد به مخاطبین میگوید که شرایط زندگیاش در تورنتو با دشواریهای جدی همراه است.
امیرفضلی در پایان اذعان میکند: بسیاری از افرادی که مهاجرت میکنند چارهای ندارند جز اینکه بگویند خیلی خوشبختند و اینجا همه امکانات در دسترس است اما خیابانهای اینجا مانند ایران است، بعضی آدمها چهرهی شادی دارند و بعضی دیگر غمگینند هرچند به نظر میرسد تعداد آدمهای غمگین در خیابانهای ایران بیشتر باشد اما اخیراً به خاطر افزایش سرسامآور قیمتها در کانادا تعداد چهرههای غمگین در خیابانهای تورنتو هم بیشتر شده است.
از نقشآفرینی در مختار تا راننده آمبولانس در کانادااز دیگر هنرمندان نامآشنایی که مهاجرت مهر پایانی به کارنامه حرفهایشان در ایران بود میتوان شبنم فرشادجو، ویشکا آسایش، فریبرز عربنیا، لیلی رشیدی و پرستو صالحی را نام برد؛ شبنم فرشاد جو که پیش از این لوح تقدیر بهترین بازیگر زن در جشنواره فجر و تندیس بهترین کارگردانی را در پنجمین دوره جشنواره تئاتر بانوان دریافت کرده بود هم اکنون در تورنتو کانادا به برگزاری کلاسهای بازیگری مشغول است.
ویشکا آسایش که خیلیها از را با بازی درخشانش در سریال «امام علی (ع)» و نقش خانم دارابی در «ورود آقایان ممنوع» میشناختند هم اکنون در پاریس ویدئو هایی هنگام ورزش و کوهنوردی از خود منتشر میکند و به کار رو به روی دوربین علاقهای نشان نمیدهد.
فریبرز عربنیا بازیگر نقش مختار در سریال «مختار نامه» و بازیگر نقش شهید چمران در سینمایی «چ» در صفحه شخصیاش خود را با افتخار راننده بیماران در کانادا معرفی میکند؛ لیلی رشیدی هنرمند سینما و تلویزیون به برگزاری کلاس بازیگری برای کودکان در دبی میپردازد و پرستو صالحی در ویدئویی که از خود منتشر کرده به دلتنگی و ابراز علاقه به بازگشت به ایران میپردازد و میگوید که تنهایی و غربت دیگر برایش قابل تحمل نیست.
دیدن اتفاقاتی از این دست و شرایط سخت زندگی برای هنرمندانی که سالها در ایران شریک خاطرههای مردم و پازلی از پیکرهی فرهنگ ایرانی_اسلامی کشورمان بودهاند، اندوه بار است؛ به نظر میرسد برای شکوفایی درخت باطن هر هنرمندی هیچ خاکی همانند خاک کشورش نیست؛ به همین دلیل است که بهتر است هنرمندان در میهن خود به تولید و آفرینش آثار هنری دست بزنند و با افزایش بصیرت و بینش خود مرعوب و مجذوب وعدههای پوشالی خارجنشینان نشوند.
همچنین میتوان از مدیران فرهنگی تقاضا داشت که با انعکاس حقیقت مهاجرت هنرمندان سبب دامن زدن به این اشتباه جبران ناشدنی در حوزهی فرهنگ نشوند و با تبیین تبلیغات مخرب و دروغ پردازیهای رسانهای معاندان از جناحگیری غیر اندیشه ورزانه و اقدامات لحظهای و احساسی هنرمندان که ضربهی سنگینی به خود ایشان و فرهنگ و سینمای کشور وارد میآید جلوگیری کنند چرا که بیان چنین مصادیق و آیندهای برای این افراد غیرقابل پیشبینی نبود و پیش از این نیز شاهد چنین مواردی بودیم، بازیگرانی که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند و در نهایت موردی جز پیشمانی برای آنها باقی نماند.
کد خبر 748608